مینیاتور و نگارگری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مینیاتور» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مکتب نگارگری تبریزِ دوم (مکتب صفوی)


 شاه اسماعیل در سال ۷۷۹ هـ.خ   برابر با ۹۰۶ هـ.ق پس از شکست دادن آق‌قویونلوها تبریز را به پایتختی برگزید و کتابخانۀ سلطنتی آق‌قویونلوها در اختیار او قرار گرفت و هنرمندانی که در کتابخانه آق‌قویونلوها کار می کردند به خدمت او در آمدند.

شاه اسماعیل آن‌ها را به ادامه کارهای هنری که در دست داشتند ، واداشت. یکی از هنرمندان برجسته مکتب ترکمان تبریز، سلطان محمد تبریزی بود که به خدمت شاه اسماعیل درآمد و از این زمان به بعد یکی از پایه‌های محکم مکتب جدیدالتأسیس تبریز دوره صفوی شد. شاه اسماعیل در سال ۷۸۹ هـ.خ برابر ۹۱۶ هـ. ق به هرات حمله برد و آنجا را به تصرف خود درآورد و سنت و دستاوردهای غنی و شکوهمند مکتب هرات دوره تیموری را به ارث برد. او از قرار معلوم بعضی از آثار نفیس و کتب ارزشمند مکتب هرات را به تبریز منتقل کرد.

شاه اسماعیل سپس فرزند دو ساله خود تهماسب میرزا را همراه یکی از امیران قزلباش ، حاکم هرات کرد. تهماسب میرزا در هرات زیر نظر استادان برجسته به فراگیری نقاشی و خطاطی پرداخت. او پس از گذراندن هشت سال در هرات به تبریز بازگشت و در سال ۸۰۳ هـ.خ برابر ۹۳۰  هـ. ق به سلطنت رسید. ظاهراً او همراه خود شماری از هنرمندان مکتب هرات از جمله کمال‌الدین بهزاد را به تبریز آورد.
شاه تهماسب که شیفته نقاشی و خطاطی بود پس از رسیدن به سلطنت به حمایت از این هنرها پرداخت و هنرمندان زیادی از مکتب هرات و ترکمان را در پروژه‌های شکوهمند کتاب آرایی به کار گرفت و بدین ترتیب آثار مکتب تبریز دوره صفوی پدیدار شد و مکتب تبریز که یکی از مکاتب درخشان هنر نگارگری ایران است شکل نهایی خود را پیدا کرد و آثار شکوهمندی چون شاهنامه شاه تهماسبی و خمسه نظامی شاهی را تولید کرد.
خصوصیات : 

نگارگری بخارا نمودی بیشتر شهرستانی داشته است اما در حکومت صفویان شکل و شیوۀ شاهی و درباری بدان داده شد ، این مطلب از مقایسۀ نسخۀ بهارستان ِ جامی در مکتب بخارا با صحنه های جانوری سرزنده و آزاد دست که در رنگسایه های متفاوت در حاشیۀ نسخه ایی از خمسۀ نظامی اجرا گردیده است ، به تایید می رسد.

یکی از مشخصه‌های نقاشیِ مکتب تبریز دوران صفوی وجود علامت یا شکلی شبیه میله کوچک قرمزی است که بر روی عمامه‌ها نقش شده است. این علامت و عمامه‌های دوازده تَرَکی از نشانه‌های شیعیانِ دوازده امامی طرفدار شیخ صفی الدین اردبیلی بوده که در ابتدای دوران صفوی متدوال گردید ولی بعد از وفات شاه طهماسب دیگر در تصاویر دیده نشد.

نقاشان مکتب تبریزِ دوم سطح تخت نقاشی را شکستند و ترکیب بندیهای چند سطحی آفریدند .همه چیز آکنده از حرکت و جنبش بود رنگها درخشان و پرکشش و حالت مورد نظر را به وجود می آورد.

و همچنین میتوان به سعی ِ بهزاد  در رها ساختن نقاشى ایرانی ازمکتب تیمورى اشاره نمود. وى قوانین و سختگیریهاى خطاطى را درنقاشى، نادیده گرفت و برمبناى بکارگیری ظرایف حسى خود تقسیم بندى فضا وطراحى را ترتیب داد .گاهى او نقاشی هایش را در دو صفحه ادامه میداد و درمورد بکارگیرى رنگها استعداد و تنوع  بیشترى ازخود نشان داد. در آثارش انسانها از آزادى حرکت  بیشتری برخوردار بودند .چهره ها  از لحاظ  روانشناسى داراى شخصیت ویژه و خاص خود میباشند ، این ویژگى فنّى در کار نقاشى توسط  شاگردان بهزاد ادامه پیدا کرد.
هنرمندان مکتب تبریز دوم :

از هنرمندان این دوره میتوان به  آقـا میـرک ، سلطان محمد ، صادق ، مولانا مظفرعلی ،  سیاوش ، شاه قلی نقاش ، معین الدین اشاره داشت .
فریدون برای آزمون خصایل پسرانش به هیئت اژدها در می آید.
نگاره یی از شاهنامۀ شاه تماسب 
منسوب به آقـا مـیرک
تبریز ِ دوم حدود 942 (  28.3  *  29.2  سانتیمتر )
مجموعۀ خصوصی

مکتب تبریز دوم

 ازدواج سیاوش و فرنگیس ، نگاره یی از شاهنامه شاه تهماسب
مکتب تبریز دوم

  قتل خسرو پرویز ، نقاشی منسوب به عبدالصمد ، موزه متروپولیتن ، نیویورک ، امریکا

منبع:http://www.manuscripts.ir

  • ندا راد
  • ۰
  • ۰

آشنایی با هنر نگارگری:


نگارگری
نگارگری ایرانی به عنوان هنری برگرفته از مفاهیمی چون تعالی روح و رسیدن به عالم معنا و جاودانگی با نگرش حقیقت گرا و هنر قدسی در سراسر دنیا شناخته شده است.
نگار ( نگاریدن و نگارشتن ) در فرهنگ‌ها با معانی متعددی چون نقش و نقاشی به کار رفته است.
در حقیقت نگارگری مفهوم عام دارد و روش‌ها و سبک‌های گوناگون نقاشی ایرانی را شامل می‌شود؛ چه آنها که در کتاب و نسخه‌های خطی صورت گرفته شامل: تذهیب، تشعیر،حاشیه سازی، جدول کشی، گل و مرغ و چه آنها که بر دیواربناها و بوم‌های دیگر انجام شده است.
درواقع هنرمند نگارگر آنچه را که در پرده خیال دیده است به تصویر می‌کشد و در این راه با چنگ انداختن به ریسمان الهی و بهره‌گیری از تعالیم اسلامی به خلق اثر هنری ایرانی اسلامی می‌پردازد.
نگارگری


از سوی دیگر، نگار در ادبیات عرفانی ما ذات باری تعالی است و در ادبیات عاشقانه نیز به معشوق می‌گویند و در هنر نگارگری خداوند،نگار حقیقی است و همه نگاه‌ها به اوست و او نیز در صورت های مختلف به جلوه گری می‌پردازد.
نگاره، نگارستان و نگارخانه از مشتقات نگارگری هستند. این کلمات که هر کدام معنی خاص خود را دارند به صاحب نام خود تقدس می‌بخشد زیرا هر کدام به نوعی جلوه حق یا جایی برای نمایش و یا نگهداری این جلوه‌ها هستند.
نگاره‌ها در نگارگـری بر خـلاف تعـریف علمی‌شان یکسان هستند ولی مراتب دارند و طلا اوج تجلی رنگ‌ها و نقره اوج خفـای آنها هستند و رنگ‌ها در دو مقـام تلـوین و تمکیـن در اثر هنری جلوه‌گری می‌کنند.
تلوین‌ها رنگ به رنگی در نگارگری است که یک اثر از رنگ‌های زیادی تشکیل شده است و تمکیـن به زمانی می‌گوینـد که رنگ در جای خود بنشیند.
با این تعریف نگارگر، تصویرکننده جلوه حق است و گاهی به مقامی می‌رسد که از حق چهره می‌کند و آن را چهره گشایی می‌نامند.
تاریخچه نگارگری دینی نیز به تصویرسازی قصص قرآنی و کتب مقدس آسمانی در اواخر سده 7 تا 12 هجری زمانی که مغولان به ایران حمله کردند،باز می‌گردد.
البته از همان دوران تصاویر زیادی از قصص انبیاء، آیات قرآنی، سوره‌ها، حاشیه، جلد، میان سطرها در نسخ‌های معراج‌نامه، جوامع‌التواریخ، مقامات حریری، مجموعه قصص انبیاء و کتب بسیاری چاپ و حتی به صورت رقعه دیده شده است.
در هنر نگارگری قرآن، اگر در راه دین قلمی زده شود و رنگ و طرحی به سفیدی کاغذ نقش ببندد همگی در ستایش آفریننده زیبایی‌ها است.
در کلامی دیگر اگر شعر حافظ برای جهانیان نیاز به ترجمه دارد، نگارگری، تذهیب و تشعیر، نقش و رنگ‌شان احتیاج به هیچگونه تفسیر و ترجمه‌ای ندارد.

منبع:http://hamshahrionline.ir

 

  • ندا راد
->